زندگی‌نامه نویسی و انکار مرگ

زندگینامه‌نویسی و انکار مرگ

زندگی­نامه (بیوگرافی) و زندگی­نامه خودنوشت (اتوبیوگرافی) اگرچه هر دو به یک چیزِ آشنا یعنی زندگی­نامه به معنای عمومی آن اشاره دارند اما هر کتاب زندگی­نامه چیزی در خود پنهان دارد، چیزی که با خواندن و حتی ازبرکردن آن کتاب قابل ردیابی نیست. چیزی بر فراز و پنهان شده در بند بند کتاب. یک دست نامرئی نویسنده. یک روح. یک شبح. شبحی که در اینجا قصد احضار آن را داریم.

روایت­‌هایی از قرون وسطی درباره راهبانی وجود دارد که سخنان انجیل را بیش از حد جدی گرفته بودند و افرادی را می‌­ربودند و بدن آنها را برای دیدن روحِ آدمی می‌­شکافتند. البته این آزمایش همواره شکست می‌­خورد و تنها نتیجه‌اش مواجهه با بدن ازهم‌پاشیده‌ قربانی بود. شکافتن یک کتاب زندگی­نامه نیز به ما چیزی بیش از کلمات و کاغذها نمی‌­دهد، پس آن دست ناپیدا، آن روح کجاست؟ حل این معما نیازمند طرح پرسشی ساده است: چرا زندگی­نامه (بیوگرافی) پسوند خودنوشت را در پی خود ندارد؟ بیوگرافی را چه کسی نوشته است؟

بسیاری از ما شبی از شب‌­ها، به خود آمده­‌ایم و با انبوه خاطرات و تجربه‌هایی مواجه شده‌­ایم که زندگی از طریق رنج­‌ها، شکست‌­ها و پیروزی‌­ها به ما ارزانی داشته ­است. اگرچه می‌توان همه این حرف‌ها را دور میز شام برای دوستان یا اعضای خانواده گفت اما ته دل می‌دانیم این خاطرات شفاهی دیر یا زود از یاد مخاطبانمان خواهد رفت، چنانچه ما خاطرات دیگران را به سرعت فراموش کرده‌ایم.

شاید همت کرده باشیم خاطراتمان را مکتوب کنیم تا از تاراج زمان و فراموشی محفوظشان داریم. قلم برداشته‌ایم تا روایت خود را بنویسیم اما درست در همین لحظه کلمات مانند توده­‌ عظیم ماهی­‌های کوچکی که از پیشِ دهانِ کوسه می‌­گریزند از ما دور می‌­شوند تا به چنگ آوردن آن واژه­‌ یگانه که بتوان با آن سخن را آغاز کرد، غیرممکن شود.

وقتی نوبت به نوشتن زندگینامه می‌رسد این ناکامی حتی سراغ نویسنده‌های حرفه‌ای هم می‌رود، چه رسد به کسانی که نوشتن دغدغه زندگی‌شان نبوده است. …اما دستی نامرئی شاید به داد این شکارگر ناشی کلمات برسد. در زبان انگلیسی این دست یار‌ی‌‌دهنده را Ghostwriter نامیده­‌اند. معنی تحت لفظی آن «نویسنده روح» است که در زبان فارسی با واژه­‌ «نویسنده در سایه» یا «سایه‌نویس» معادل‌سازی شده است. این شبحِ قلم به دست پنهان است، برای همین شاید اسمی از آن روی جلد زندگینامه نیاید اما عنوان زندگینامه (و نه زندگینامه خودنوشت) پیشاپیش حکایت از وجود نویسنده‌ای در سایه دارد.

نویسنده در سایه

«نویسنده در سایه» نوشتن داستان­‌هایی را ممکن می‌­کند که شاید اگر به حال خود رها می‌­شدند، مانند هزاران داستان دیگر برای ابد فراموش می‌­شدند. نویسنده در سایه همان روحی است که حضورش یک کتاب «زندگی­نامه» را از یک کتاب «زندگی­نامه خودنوشت» متمایز می‌­کند.

نویسنده در سایه، نویسنده­‌ای حرفه­‌ایست که می‌تواند تجربیات شما را با لحن و ادبیات متناسب به شخصیت شما بنویسد. او می‌تواند بهترین ساختار روایی را برای هر داستانی بیابد و آن زندگی را چنان که شایسته­‌ آن است روایت کند.

خواندن یک زندگی­نامه، شریک شدن در یک زندگی و فراچنگ آوردن عصاره­‌ آن است. نویسندگان در سایه بیش از هر کسی به ارزش مکتوب کردن این گنجینه بشری، این تجربه‌های زندگی ایمان دارند. آنها اشباح زندگی، دستان نامرئی ثبت زندگی‌ها هستند تا مرگ پایان یک زندگی نباشد.

Search