بسیاری از مردم، به خصوص در دوران بازنشستگی، حداقل سالی یک بار به نوشتن خاطرات خود فکر میکنند اما بسیاری از آنها به دلیل فقدان توانایی نوشتن یا این ادعا که داستانهای آنها به اندازه کافی جالب نیست، دلسرد میشوند. با این حال اختصاص زمانی برای نوشتن داستانهای گذشته ارزش زیادی دارد، خواه نتیجه نهایی خاطراتی قابل انتشار باشد یا مجموعهای از خاطرات که برای دوستان و خانواده به یادگار میماند. نیازی نیست که یک غول ادبی باشید و چیزی تولید کنید که در تاریخ ثبت شود؛ چیزی که از شما به یادگار میماند برای کسانی که دوستشان دارید، بسیار باارزش است.
با افزایش سن والدین، فرزندان و حتی نوهها که نسل سوم خانواده هستند، میخواهند که در مورد داستانهای خانوادگی بیشتر بدانند. برخی از افراد سالمند خاطرات تلخی مانند جنگ را پشت سر گذاشته و از آن جان سالم به در بردند ولی تصمیم گرفتند که هرگز درباره آن با کسی حرف نزنند. اما اکنون زمان آن فرا رسیده که فرزندان خود را از وقایعی که بر آنها گذشته، مطلع کنند. این مهم است که داستانهای آنها هرگز فراموش نشود و آنطور که باید در تاریخ ثبت شده و به نسلهای آینده انتقال یابد.
تبدیل خاطرات به یک روایت منسجم فواید شناختی و عاطفی زیادی دارد. دسترسی مغز به خاطرات قدیمی مسیرهای عصبی را احیاء میکند و میتواند تأثیر قابل مشاهدهای بر حافظه و شناخت داشته باشد. نوشتن خاطرات بخشهای زیادی از مغز را فعال میکند از جمله مراکز دیداری، زبانی و احساسی. نوشتن خاطرات فرصتی است برای دیدن واقعیتهای زندگی از طریق عینکی نزدیکبین که می تواند در تنظیم مجدد و پردازش حوادث ناگوار و تجربه اندوه کمککننده باشد.
مسئولان شهر بوستن در آمریکا اهمیت زیادی برای خاطرات افراد مسن قائلند. شهرداری بوستون با موسسهای به نام «Grub Street Writers Inc» همکاری و پروژهای را آغاز کرد که هدف آن ثبت داستانهای افراد مسن آن شهر در مدت زمانی طولانی بود و در مرحله اول آموزشهای ابتدایی خاطرهنویسی به ساکنان را در برنامه خود قرار داد. پروژه مشابهی هم در میشیگان آغاز و از مردم خواسته شد تا خاطرات خود را در وبسایتی که شهرداری آن را به همین منظور طراحی کرده بود، ثبت کنند. روایتهایی بسیار مهم و شیرین جمعآوری شد. به عنوان مثال خانمی ۸۶ ساله نوشت: «ما دیگر ظرفها را با پارچه خشک نمیکنیم و در اطراف سینک ترانه نمیخوانیم. بیشتر افراد از اعضای خانواده خود دور هستند، بنابراین اگر خاطرات خود را یادداشت نکنند واقعاً گم یا فراموش میشوند».
دوروتا هاور کرامر، نویسنده و رواندرمانگر معتقد است خاطرهنویسی برای سالمندان یک انتخاب عالی است چرا که دانش و تجربیات آنها باید به نسلهای آینده انتقال یابد. با همه ارتباطات الکترونیکی و رسانههایی که اکثر جوانان در معرض آن هستند، فضای کمی برای انتقال بینش نسلهای قبلی وجود دارد.
در تحقیقات جهانی نیز به تأثیرات شگفت آور بیان و نگارش خاطرات در سنین مختلف به خصوص سالخوردگی اشارات فراوانی شده است. برای مثال در ﺗﺌﻮری ﺗﻜﺎﻣلی ارﻳﻜﺴﻮن، ﺧﺎﻃﺮهﮔﻮیی ﻧﻘﺶ ﻛﻠﻴﺪی در ﻣﺮاﺣﻞ ﭘﺎﻳﺎنی زﻧﺪگی دارد و پتانسیل ﺣﻞ آﺳﻴﺐهای روانی را ایجاد و ﺑـﻪ ﺳﺎﻟﻤﻨﺪان در به دست آوردن یکپارچگی حافظه خود کمک میکند.
هر کس یک کتاب به زندگی بدهکار است.
پس وقت را هدر ندهید و همین امروز دست به کار شوید. ما هرگز نمیدانیم چقدر زمان برایمان باقی مانده است.