نویسنده در سایه

من اینجا بوده­‌ام!

من اینجا بوده­‌ام!

جورجو آگامبن در کتاب باقی­مانده‌­­های آشویتس می‌نویسد: «در اردوگاه یکی از دلایلی که می‌توانست یک زندانی را به زنده ماندن برانگیزد، فکر بدل شدن به یک شاهد بود». او در تائید حرفش این نقل‌قول را از یکی از زندانیان اردوگاه می‌آورد: «عزمم را جزم کردم که به رغم هر آنچه شاید به سرم می‌­آمد، خودم را سر به نیست نکنم، چون نمی‌­خواستم آن شاهدی را سرکوب کنم که می‌­توانستم به آن بدل شوم».

آدمیان دلایل بسیاری برای نوشتن خاطرات خود دارند اما شاید مهم­‌ترین دلیل و انگیزه­‌ نوشتن خاطرات همان چیزی باشد که آگامبن گفته است: «فکر بدل شدن به یک شاهد». بر همین اساس بی‌سبب نیست که بیشترین حجم خاطرات و زندگی­نامه‌ها، آنچنان که احمد اخوت در کتاب نقش‌­هایی به یاد می‌­نویسد، نه در دوره‌های خوشی و رفاهِ جوامع بلکه در دوره­‌های تنگی و سختی روزگار نگاشته شده­‌اند. گو آنکه تنها رنج است که نقل کردنی است چرا که شادی هم آنچنان که نایاب است از چنگ خاطرات هم می­‌گریزد.

اما تناقضی در این کارکرد خاطره نهفته است، هر رنج هنگام نقل کردن سطحی و ساده به نظر می‌آید و گاه برای مخاطب غیرقابل درک اما در همان حال برای خلاصی از دست خاطرات تلخ، راهی جز روایت کردن آن­ها وجود ندارد. از سویی دیگر ثبت خاطرات در مواقع بحران و هنگامه­‌ای که زندگی در معرض از دست رفتن است، تلاشی موثر برای تحقق نیاز و آرزوی جاودانگی است. تلاشی برای به یادگار گذاشتن چیزی از خود در جهانی که در حال ترک کردنش هستیم و چه چیزی شایسته‌تر از روایت زندگی‌مان برای نسل‌های آینده. ما در خاطراتمان بیش از هر جای دیگر جهان حضور و تاثیر داشته­‌ایم. این خاطرات چه تلخ و چه شیرین از آن ما هستند، راوی صادق زندگی ما هستند و فقط با ثبت آنهاست که برای همیشه مالِ ما می‌مانند.

ثبت هر خاطره و هر زندگی ما را شبیه آن انسان نخستینی می‌کند که نقشی بر دیواره‌ سنگی تراشید تا به ما بگوید: حواستان باشد! من اینجا بوده­‌ام!

 

Source: Lascaux (Lascauxgrottan) - Cave in France

مکان عکس: Lascaux – غار لاسکو در فرانسه

Search