چرا سالمندان باید خاطرات خود را ثبت کنند؟

بسیاری از مردم، به خصوص در دوران بازنشستگی، حداقل سالی یک بار به نوشتن خاطرات خود فکر می‌کنند اما بسیاری از آنها به دلیل فقدان توانایی نوشتن یا این ادعا که داستان‌های آنها به اندازه کافی جالب نیست، دلسرد می‌شوند.…

سایکوبیوگرافی داستان چرایی زندگی‌ها

در تاریخ ۲۳دسامبر۱۹۸۸ وینسنت ون‌گوگ ۳۵ساله قسمتی از گوش خود را برید، به فاحشه‌خانه برد و پس از دادن آن به فاحشه‌ای که شب قبل با او هم‌بستر شده بود، گفت: «از این چیز به خوبی مراقبت کن». این برش بسیار کوتاه از زندگی ون‌گوگ، خواننده را به این فکر وامی‌دارد که باید چه جور آدمی باشی که گوش خود را بِبُری و آن را به کس دیگری بدهی و آن را چیز بخوانی؟ برای پاسخ به این سوال و فهم این‌که ون‌گوگ چگونه آدمی بوده، باید سراغ سایکوبیوگرافی او رفت.

فرهاد مهراد نُت‌ساز زندگینامه

شاید این گزاره به مذاق خیلی‌ها خوش نیاید، اما به جرات می‌توان گفت جمع کثیری از خوانندگان تاریخ موسیقی ایران هیچ درک درستی از آن‌چه می‌خواندند، نداشته‌اند. شاید هم بشود این جمله را طور دیگری بیان کرد؛ اندک بوده‌اند خوانندگانی که اولاً با توجه به اوضاع زمانه و زیست فکری و روحی خود دست به انتخاب بزنند و ثانیاً بتوانند دلیل انتخابشان را توضیح دهند.

هر کسب‌و‌کاری یک نویسنده می‌خواهد

پشت ویترین هر کسب‌و‌کاری اندوخته‌ای نامرئی از هزاران ساعت تلاش و تجربه وجود دارد. این دانش موجود اما غیرقابل لمس، ممکن است حتی پیش از شروع واقعی کار شکل گرفته و همراه با رشد آن غنی‌تر شود. هرکسی که دستی در تولید یا ارائه خدمات در هر سطح و ابعادی دارد، از وجود این گنج نامرئی آگاه است اما آیا همه این افراد وقت و مهارت ثبت (مرئی کردن) و انتقال این دانش را دارند؟ آیا همه این تجربه‌ها محکومند در پشت پرده ویترین کسب‌وکارها خاک بخورند و فراموش شوند؟

لیست زندگی در دستان اسکار شیندلر

اسکار شیندلر سرمایه‌دار آلمانی و ناجی جان هزار یهودی از مرگ، با تلاش توماس کنیلی جاودانه شد. داستان زندگی او به قلم این نویسنده استرالیایی در کتاب «کشتی شیندلر» منتشر شد. در سال ۱۹۸۲ جایزه معتبر بوکر نام اسکار شیندلر را سر زبان‌ها انداخت. در سال ۹۳ استیون اسپیلبرگ فیلمی را با اقتباس از این کتاب بیوگرافی با نام فهرست شیندلر ساخت. این فیلم چهار اسکار، هفت بفتا و سه جایزه گلدن‌گلوب برد و در لیست ۱۰۰ فیلم برتر آمریکایی تمام دوران قرار گرفت. شیندلر تنها قهرمان روزگار سیاه آلمان نبود اما از معدود کسانی بود که داستان زندگیش با قلم یک نویسنده بیوگرافی جاودانه شد.

من اینجا بوده­‌ام!

آدمیان دلایل بسیاری برای نوشتن خاطرات خود دارند اما شاید مهم­‌ترین دلیل و انگیزه­‌ نوشتن خاطرات همان چیزی باشد که آگامبن گفته است: «فکر بدل شدن به یک شاهد». بر همین اساس بی‌سبب نیست که بیشترین حجم خاطرات و زندگی­نامه‌ها، آنچنان که احمد اخوت در کتاب نقش‌­هایی به یاد می‌­نویسد، نه در دوره‌های خوشی و رفاهِ جوامع بلکه در دوره­‌های تنگی و سختی روزگار نگاشته شده­‌اند. گو آنکه تنها رنج است که نقل کردنی است چرا که شادی هم آنچنان که نایاب است از چنگ خاطرات هم می­‌گریزد.

زندگینامه‌نویسی و انکار مرگ

زندگی­نامه (بیوگرافی) و زندگی­نامه خودنوشت (اتوبیوگرافی) اگرچه هر دو به یک چیزِ آشنا یعنی زندگی­نامه به معنای عمومی آن اشاره دارند اما هر کتاب زندگی­نامه چیزی در خود پنهان دارد، چیزی که با خواندن و حتی ازبرکردن آن کتاب قابل ردیابی نیست. چیزی بر فراز و پنهان شده در بند بند کتاب. یک دست نامرئی نویسنده. یک روح. یک شبح. شبحی که در اینجا قصد احضار آن را داریم.

زندگی در کتاب

نویسندگی یک مهارت اکتسابی است، نه یک قدرت ذاتی. این حرفه نیازمند سال‌ها مطالعه، آموزش و تجربه در زمینه‌‌های مرتبط با نویسندگی است. نویسندگی یک شغل تمام وقت است. اگر فردی در زندگی جز خاطرات روزانه یا چند نامه چیزی ننوشته باشد، یک نویسنده‌ حرفه‌ای شبانه‌‍روز با کلمات درگیر است. نویسنده‌ حرفه‌ای بدون تمرکز و زمان‌بندی دقیق برای خواندن و نوشتن مهارت خود را از دست می‌دهد و به همین دلیل نیاز به کار بی‌وقفه دارد. این بزرگ‌ترین تفاوت میان نویسنده و کسی است که برای دل خودش می‌نویسد. پس اگر هنوز با وجود همه ایده‌ها و داستان‌هایی که از زندگی خود دارید، کتابی منتشر نکرده‌اید، ناامید نشوید. شما با بسیاری از مردم دنیا در این مشکل شریک هستید.

Biography as a Denial of Death

Although biography and autobiography both point out to a familiar concept, the biography in general, but every biography has something hidden in itself. Something that cannot be followed by reading it or even memorizing it. Something above and invisible in…

I’ve been here

“In the camp, one of the reasons that can drive a prisoner to survive is the idea of becoming a witness”. Giorgio Agamben states in his “Remnants of Auschwitz”. To verify his statement, he took the oath to a former…

Search